میخوام بگم که این مردم خیلی نفرتانگیزن. منظورم از مردم، این خارجیان الان! یعنی زندگی آدم رو جهنم میکنن. صبح ساعت ۶ پامیشن و لباس مخصوص میپوشن و با دوچرخه تا سر کارشون که اون سر شهر باشه، رکاب میزنن. یا مثلا شب خسته و داغون وقتی دارن از سر کار برمیگردن خونه و توی قطار جای نشستن هم نیست و باید ۱۰ تا ایستگاه رو آویزون میله باشن، از اون یکی دستشون برای نگه داشتن کتابشون استفاده میکنن و مطالعه میکنن خاک برسرا!
تازه این همش نیس... بیهمه چیزا صبح زود روزای تعطیل پامیشن میرن توی پارک میدوئن!!! حالا هی بگین خارج خوبه، هی از ایرانیا بد بگین. این چه وضعیه؟؟؟ آدم میاد دم غروبی دوتا چرت بزنه تو قطار یا مثلا صبح دو قدم راهو با اتوبوس بره یا شنبهها تا لنگ ظهر بخوابه اما اینا کوفت میکنن به آدم. زندگی رو زهر می کنن به آدم به قرعان! فقط خواستم اون تصویر قشنگی که از خارج تو ذهنتونه اصلاح کنم و بگم که یه ایروونی مثل من چقدر از دست اینا در عذابه!
*
داشتم فکر میکردم که چرا من الان شیش تا کتاب نیمه خونده دارم؟ امروز داشتم برای شینا تعریف میکردم که کتاب خوندن رو چطوری شروع کردم. بعد یهو دلم برا خودم سوخت. احساس کردم وقتی ۱۳ سالم بود و اینهمه ادعای همهچیزدونیام نمیشد چقدر بیشتر کتاب میخوندم. از ماهی دوتا کتاب خوندن رسیدم به هر سه-چهار ماه یه کتاب خوندن (تازه جاده خدا دادم به خودم در این حساب و کتاب!)
اگر روزی فقط ۱۰ صفحه بخونم میشه هفتهای ۷۰ صفحه و میکنه به عبارتی، سالی ۳۶۴۰ صفحه. حالا اگر فرض کنیم هر کتاب به صورت میانگین ۲۵۰ صفحه باشه میشه ۱۴.۵ کتاب (ریاضیام از خودم). تازه من همیشه کتابهای شعر هم می خونم که معمولا کمتر از ۲۵۰ صفحه است واسه همین سرراست میتونیم با وجدانی آسوده و قلبی مطمئنه بگیم ۱۵ تا کتاب در سال! یعنی به جان دختر وسطیام خیلی منصفانه حساب کردم و الان نادم و پشیمانم که چطور سالی ۱۵ تا کتاب رو نمیخونم در حال حاضر! خیلی خرم، خودم میدونم، ولی عوضش فیسبوک زیاد میرم. البته روزانه حداقل یه دونه مقاله میخونم و چندتا خبر اما اینا حساب نمیشه و شما هم لطفا ورقهات رو بگیر بالا من ببینم و تقلب نکن! همینه که هست. میافتیم فردا می میریم، سر پل صراط چندتا سوال ادبیاتی میکنن، میسوزیم میافتیم پایین! والا... آدم باید فکر همه جا رو بکنه. در ضمن آدم نباید وقتی مغزش خوابه بیاد وبلاگ بنویسه که انقدر یاوه از توش در بیاد. بریم بخوابیم دوستان. من به همراه فردی و بنفشه آفریقایی از شما خدافظی میکنم تا برنامه دیگر. تق.
اتفاقا توصیه می کنم وقتی خوابی بیشتر بنویس چون خیلی بامزه نوشته بودی:)