قدم زدن روی آب

هیچ چیز بی دلیل اتفاق نمی افتد.

قدم زدن روی آب

هیچ چیز بی دلیل اتفاق نمی افتد.

هشت سال و نیم


آدمی چه می‌تواند بکند

فرسنگ‌ها دور از نوازش‌های آشنا


گاهی

تنها کافیست

کسی کنار تختت بنشیند

تنها،

بی‌صدا

کنار تختت بنشیند

تا بخوابی!


از صداها دور افتاده‌ام

و دیگر نمی‌خندم


از پشت خط می‌گوید:

زنانگی‌ات کجاست؟


من

آشفته

نگاهی می‌اندازم به اندام خموده‌ام

هراسان می‌گویم:

اینجا نیست!


نظرات 4 + ارسال نظر
montazer شنبه 11 شهریور 1391 ساعت 11:49 ب.ظ http://montazer65.blogsky.com

سلام.قشنگ مینویسید.با احساس.منکه خوشم اومد.براتون آرزوی موفقیت دارم

نازی سه‌شنبه 14 شهریور 1391 ساعت 04:20 ب.ظ http://nazipiran.blogsky.com

چشمانم را می بندم، هیچ گاه شد از رنگ و مدل موی مورد علاقمون حرف بزنیم؟
هیچ..

گیتی سه‌شنبه 14 شهریور 1391 ساعت 06:36 ب.ظ

طبق معمول .... کم نظیر.....

فرفری یکشنبه 19 شهریور 1391 ساعت 11:34 ق.ظ

چه خوب که باز برگشتی ...بوووس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد