اولاْ که:
دوستان عزیزتر از جان٬ حق با شماست باید عکس هم همراه سفرنامه باشد. اما اگر کمی بنده را تحویل میگرفتید و فتوبلاگم را مرتب چک میکردید عکس هم میدیدید. (دو نقطه دی)
حالا لینکش را هم برایتان میگذارم: دیگه چی میگین؟
دوم آنکه:
در راستای بهار بودن همهاش خوابمان میاید و مثل برنج وارفته شدهایم.
سوم اینکه:
درحالی که ۵۷ای های عزیز هنوز در مسائل عشقی ناکام ماندهاند و در تنهایی خود سیر میکنند٬ ۶۷ای ها عاشق میشوند٬ دوستی میکنند٬ تجربه میکنند و احیاناْ دلشکسته میشوند.
خود این اتفاقها مساله عجیبی نیست اما روبهرو شدن ۵۷ای ها با ۶۷ای ها خودش داستان جالبی است. چون آنها در ذهنشان اینها را هنوز بچه میبینند و باورشان نمیشود که اینها وارد دنیای آدم بزرگها شدهاند.
چهارم:
انقدر پُررو شدهام که شعر انگلیسی ترجمه میکنم. به مترجمان با سابقه هم برنخورد. ادعایی ندارم. اما خوشم میاید٬ دوست دارم اصلاْ! فقط زیادی کار سختی است.
به به چه عکسهائی بود...
خانم ما این عکس های شما رو خیلی دوست داشتیم. بفرمایید که دوربینتون مارکش چیه D:
از شوخی گذشته زاویه دیدت رو دوست دارم.