این شیشههای بخار گرفتهء لعنتی آدم را حالی به حالی میکنند. یعنی نمیتوانم جلوی خودم را بگیرم و رویشان شکلک نکشم. چشم چشم دو ابروی خندان.
اگر عاشق بودم حروف اول اسم خودم و اورا وسط یک قلب میکشیدم. یا ستارههای کوچک و بزرگ.
هر چیزی که بکشی چند لحظه بعد تبدیل به قطره آب میشود و از روی شیشه شُره میکند، هر چیزی.
و بعد که تمام شیشهء بخار گرفته را گند زدی و جای خالی نماند، با یک حرکت سریعِ دست همه اش را پاک میکنی. دست خیسات را به شلوارت میمالی و میروی پی کارت.
شیشه های بخار گرفته جالبند، نه؟ از پشتشان همه چیز تار است. اشکال عوض میشوند. همه چیز نمناک و دور از دسترس و غیر واقعیاست، اما رویاییست. ولی بعد از مدتی شُره میکند و میچکد.
این ابرهایی که بالای سر آدم تشکیل میشوند هم از بخار آب باید باشند. تویشان افکار درهم جا میگیرند. فکر اینکه چقدر امروز خوشبختم که سالمم و میتوانم راه بروم ، بخورم، برقصم، بشنوم و لمس کنم. و خیلی خیلی کارهای دیگر. اینکه چقدر بدبختم که عشق از زندگیم رخت بسته و نمیدانم کجا رفته که بر نمیگردد. و بعد با یک حرکتِ سریعِ دست به همشان میزنم و شُره میکنند و میچکند.
سلام عیدت مبارک
عالی بود موفق باشی
سلام
شکلک کشیدن خداییش خیلی حال میده فقط لکه ای که بعد خشک شدن می مونه جای سوال داره!
خب شاید بشه همه افکار بد رو با یه دست کشیدن پاک کرد اما بعدش دستت کثیف میشه و تازه اگه بمالی به شلوارت اونوقت شلوارت کثیف میشه .
ما همیشه در خدمت شما هستیم ، برای پاک کردن شلوارهای خود به ما اطمینان کنید . شلوارتان را به دست صاحبش ( ما ) بسپارید
آقا این کامنتت خیلی توپ بود :))
عشق زودی میاد.. :)
ایده جالبی بود. حیف که من هر دفعه آدم خندون رو شیشه میکشم٬ بعد از یه مدت٬ آب از چشماش میاد پایین و گریون میشه :(