وقتی لمس کرده ای و حس کرده ای و چشیده ای و با همه وجود بوده ای دیگر .. اوووپس! درد بی درمان که چه عرض کنم بفرمایید درد دهان سرویس کنان، آشیل جان!!
حرف شما رو من کاملاْ قبول دارم اما اون آشیل رو پیشی برد!!!:)) البته مودبانه اش این میشه که: بابا جان تیر زدن به پاشنه اش دخلش اوومت!!! اینی که با شما صحبت میکنه زامیاد ِ! { به قول یه جن بو داده :همون وانِت ه }
خب منم موافقم زامیاد عزیز! اما همین نکات ساده رو بعضیا نمی فهمن! باور کن نمی فهمن! جدا از اونایی که خودشونو به نفهمی می زنن!... به هر حال تعریف ما از واقعیت، گذشته، و اتفاق همیناست!... بگذریم از اینکه آدم آرزو می کنه کاش ندیده بود. کاش ن... ! که میشه درد بی درمان!... / به روز کردم و منتظر نظرت هستم...
اولین باره میام اینجا...
فقط می تونم بگم راست میگی!
وقتی لمس کرده ای و حس کرده ای و چشیده ای و با همه وجود بوده ای دیگر ..
اوووپس! درد بی درمان که چه عرض کنم بفرمایید درد دهان سرویس کنان، آشیل جان!!
حرف شما رو من کاملاْ قبول دارم اما اون آشیل رو پیشی برد!!!:)) البته مودبانه اش این میشه که: بابا جان تیر زدن به پاشنه اش دخلش اوومت!!! اینی که با شما صحبت میکنه زامیاد ِ! { به قول یه جن بو داده :همون وانِت ه }
خب منم موافقم زامیاد عزیز! اما همین نکات ساده رو بعضیا نمی فهمن! باور کن نمی فهمن! جدا از اونایی که خودشونو به نفهمی می زنن!... به هر حال تعریف ما از واقعیت، گذشته، و اتفاق همیناست!... بگذریم از اینکه آدم آرزو می کنه کاش ندیده بود. کاش ن... ! که میشه درد بی درمان!... / به روز کردم و منتظر نظرت هستم...
خودت کوشی؟!! D: