ایشالا هیچکس اونجوری که آقامون جورج کلونی توی فیلم «آپ این دِ ایر» رفت توی دیوار، نره تو دیوار! ما که یه بار تجربه اش کردیم، می دونیم یعنی چی!
*
این چارلز بوکفسکی هم مغزش واقعا تاب داره ها! موقع خوندن کتاب «عامه پسند» یه جورایی فکر می کردم توی شهربازی ام. بعضی وقتا فکر می کردم توی تب و هذیون یکی گیر کردم. یه جاهایی ام انگار دنیا شده بود فیلم کمدی و علمی تخیلی درهم! واقعا نمی تونم تصمیم بگیرم که کتاب رو دوست داشتم یا نه اما قاطعانه می گم که تجربه ی جالبی بود. و اون وسطا یه جمله های فلسفی سنگین و خردمندانه و هوشمندانه ای داشت که یهو می زدت زمین و یادت می رفت که داستان چقدر غیرواقعی و احمقانه است.
فلسفه زندگی را یافتن از زندگی کردن مهم تر است...
یا علی
هنوز می نویسی!... ایول دوستان قدیمی