من نمیدونم اینجا وبلاگستانه یا شهربازی! دو دقیقه از اینا غافل میشی یه بازی راه میاندازن. (دو نقطه دی)
من اگر نامرئی بشم چکار میکنم؟
والا من اگه نامرئی بشم حسابی از کار و زندگیم میفتم. به خاطر اینکه همش دلم فضولی و کنجکاوی میخواد. هی میخوام سرک بکشم یه سری جاهایی که نمیتونستم موقع مرئی بودن برم.
اما یه فایده بزرگ نامرئی بودن اینه که اون موقعهایی که حوصله ندارم و دپ زدم و کلاْ مودم پایینه٬ میتونم راحت بزنم اون کانال و نامرئی بشم و دیگه هی بهم گیر ندن! (بازم دو نقطه دی)
در ضمن٬ ابیانه آسمون آبی خیلی زیبایی داشت و خونههای قرمز بامزهای! اما...
مردمش همه کثیف و گدا بودن.
خیلی از آثار قدیمی و زیبا رو نابود کردن و میکنن.
صنایع دستیشون رو از شهرهای دیگه خریده بودن و اونجا میفروختن.
کارای دست همه با چرخ خیاطی دوخته شده بود!
همه جا پر از آشغال بود. پر از بازمانده های چیپس و پفک و بستنی و آب میوه!
اما خود سفر خیلی خوش گذشت. با همسفرای شادمان و اهل حال و حول!
پ.ن. عکسهای سفر هر روز در فتوبلاگ خودِ گُلم منتشر میشود.
جای شما در میان اعضای حرفه ای سایت حرفه ای ترین جامعه مجازی ایرانی ها خالی ست...
اون شهربازی رو خوب اومدی :))