یک بعد از ظهر گرم دو پسر بچه داشتند از شیر آب توی پارک آب میخوردند:
- علی...تو ناراحت شدی بهت گفتم «موش»؟
- نه! چون من موش نیستم. همونطور که وقتی به تو میگم «خر»٬ تو هم ناراحت نمیشی چون خر نیستی!
چه ناز نوشتی .خوشم اومد .......موفق باشی
ناااازی! :))ضمناْ خانوم شما تشریف بیارین ما یه کاری می کنیم از این سنتر به شما هم یه خیری برسه! ؛)
مرسی عزیزم.
این شعر از مریم حیدر زاده هستدوست گلم موفق باشی خدا نگهدار
اخییی. چقدر قشنگ و بی ریا. کاری که بیشتر از بچه ها بر میاد.
چه ناز نوشتی .خوشم اومد .......موفق باشی
ناااازی! :))
ضمناْ خانوم شما تشریف بیارین ما یه کاری می کنیم از این سنتر به شما هم یه خیری برسه! ؛)
مرسی عزیزم.
این شعر از مریم حیدر زاده هست
دوست گلم موفق باشی خدا نگهدار
اخییی. چقدر قشنگ و بی ریا. کاری که بیشتر از بچه ها بر میاد.