اشیاء هم زندگی جالبی ندارند. مثل ما.
دو مجسمۀ فیل سنگی کوچک در هند، شهر دهلی نو تراشیده شده بودند.
یکیشان در دست پسرکی فقیر، نزدیک مقبرۀ مهاتما گاندی بود که دنبال توریستها میدوید و التماس میکرد آنرا بخرند.
دومی در یک مغازۀ لوکس سنگ فروشی، در همان شهر چند کیلومتر آنطرفتر.
اولی خرطوم سربالایی داشت. انگار دارد دوستانش را صدا میکند.
دومی آرام و سر به زیر بود.
داخل شکم هر دو، فیل کوچکی هم تراشیده بودند. کودک درونشان بود لابد!
هر دورا یک نفر خرید و به کشورش برد.
قرار بود ایندو را بگذارند توی یک ویترین نو، توی یک خانۀ نو، در یک زندگی نو. قرار بود این دو فیل کنار هم باشند به هرجهت.
اما آنها یکجا تراشیده نشده بودند و یکجا هم زندگی نکردند. |