آخرین قهوه



پیاده‌روی خیس

از شیشه‌ی کافه پیداست


آن زنی

که زیر باران نمی دود

منم


زنی که دیگر بر نخواهد گشت


آن زنی

که دیگر نمی‌بینمش بعد از پیچ کوچه