ما دیگر دعا نمی کنیم
سرمان را می اندازیم پایین
و گرمای آتش رقیبت را می پذیریم
ما دیگر دعا نمی کنیم
گل ها و گلدان ها همه آفت دارند
دیگر آب و نور برای شادابی کافی نیست
ما دیگر دعا نمی کنیم
خسته ایم و می خوابیم
یا بیداریم و اخبار می بینیم:
یک نفر به محاربه متهم شده
بیست میلیون آواره ی سیل شدند
و کارگردانی ممنوع الخروج
ما به تو قسم نمی خوریم
ما کلا این روزها چیزی نمی خوریم
این روزها را باید استفراغ کرد
و دیگر دعا نکرد
|