مناجات

با هر زبونی میشه با تو حرف زد مگه نه؟

پس منو ببخش!

میدونی این شبها  تورو بیشتر صدا میکنم٬ کاش فقط راهنماییم کنی٬یه نشونه...

دوستت دارم خودت میدونی. با زبون م.آزاد امشب درد و دل میکنم که به دلم نشست.

« خدایا

من خارا سنگی خوارم

سنگینم٬دشوارم٬خدایا

خداوندا٬آسانم کن

آبم کن٬آب!

رودم کن

یک شب نابودم کن

خاکم کن ٬خاک!

خداوندا

من خاک خاکسارم

تاراجم کن

بر بادم ده٬خدایا

خداوندا

من هرز آب مردابم

بارانم کن٬بر خاکم ریز

خدایا٬خدایا !

من ریشه بیشه ام

بیمناکم ٬خدایا!

بیرونم کش٬بر خاکم بخش

خداوندا

من ساقه ام

شاخه ام کن٬بر بادم ده.

شکوفه ام کن

بیدارم کن             بمیرانم

بمیرانم                بیدارم کن

گُلم کن٬میوه ام کن٬به مُرغانم ده

مُرغم کن

به روباهم بخش

آنگاه شیر

آنگاهی پیری

آنگاهی مرگ!

انسانم کن٬انسان...

بیدارم کن

بیدار... »