بال های نداشته ام شکسته اند
راضی یعنی تسلیم؟
جانم را می دهم
و تمام کتاب هایم را
شاید مجموعه صدف هایم را هم،
که بار دیگر
دست بکشم روی کتف هایم
و آرزو کنم که بال در بیاید.