آخر هفته پیش٬ فیلم «بعد از خواندن بسوزان» رو دیدم٬ امروز هم فیلم «یکبار». بعد از مدتها یه بازی خوب و دوست داشتنی از براد پیت دیدم. حالم داشت بهم می خورد از بس فقط تیپ ارائه می داد توی اوشنها! توی این فیلم باحال بود واقعاْ. نقش غیرمنتظره. فیلم هم نه عالی اما خیلی دوست داشتنی بود. باحال بود. شخصیتها توپ بودن! سکانسهای مکالمات توی دفتر رئیس سازمان اطلاعاتی رو خیلی دوست داشتم. وای جورج کلونی هم که خدا بود! این فیلم وانس هم که خودمون رو کشتیم گیر بیاریم و بعد از کلی تاخیر دیدیمش. فیلم ساده و درددددددددددددددددددددناکی بود. لطیف اما دردددددددددددددددددناک. عشقی اما واقعی و دردددددددددددناک. یعنی خب آخه به اندازه کافی زندگی واقعی هست. من دلم می خواد وقتی فیلم میبینم یه کم از انقدر٬ کمتر واقعی باشه!!! اما این پسره توش خیلی خوب بودا. من به این نتیجه رسیدم که این تیپهای اسکاتلندی/ایرلندی یه کم سرخموی درشت هیکل رو دوست دارم! در ادامهی مشکلات جسمانی٬ گردنم هم سه روزی خشک شده بود. گفتم که یه کم دلتون برام بسوزه حالم رو بپرسین عقدهای نشم. |