سنگین

بعضی وقتها فقط باید کمد لباس ها رو خالی کرد و از نو چیدش! بعضی وقتها این تنها راهه. 

یک چیزی درون من سنگینی می کند. شاید یک بغض باشد که می خواهد بیاید بالا و یک جا بی‌موقع بترکد. اما چون حالم را بد کرده ترجیح می دهم زودتر سر و کله اش پیدا شود. 

چه کسی داوطلب می شود مرا گریه بیندازد؟ از آن مدل های درست حسابی که یک ضجه‌ی اساسی بزنیم و حالش را ببریم!