قدم زدن روی آب

هیچ چیز بی دلیل اتفاق نمی افتد.

قدم زدن روی آب

هیچ چیز بی دلیل اتفاق نمی افتد.

مردن در جزیره - نه

دنیل، دنیا مرا دوباره گیج کرده است. در تقلا برای معنا دادن به زندگیم گیج و تنها مانده‌ام. میان میدانی ساکت، در بعدازظهر آفتابی یکشنبه. گرمای مطبوعی گونه‌هایم را نوازش می‌دهد و من که هنوز تحت تاثیر مسکن‌های قوی شب گذشته هستم، چشمانم را می‌بندم و بی‌وزن می‌شوم. 


دنیل، اگر قرار بر این باشد که هربار برای گرفتن حقمان از زندگی، جانمان را کف دستمان بگذاریم و به دنیا حمله کنیم و بعد برگردیم به نقطه‌ای که از آن شروع کرده بودیم، به جز زخم‌های عمیق‌تر و پوچی بیشتر چیزی برایمان نمی‌ماند که بتوانیم بعدازظهرهای یکشنبه را به شب برسانیم.


من این را از جایی می‌گویم که تو روزی ایستاده بودی و چای عصرانه می‌ریختی و می‌گفتی باید زندگی را پر کرد، با یک فنجان چای داغ! و حالا من با تمام فنجان‌های سرد و بیسکوئیت‌های نم‌کشیده‌ی آن روز نشسته‌ام و آزرده خاطر از پر کردن این آب‌انبار سوراخ، خودم را در نقطه‌ی شروع می‌بینم.


دنیل، دنیا جایی برای انصاف و عدالت نیست و تنها دلیلش هم اینست که ما خودمان پایه‌هایش را اینگونه گذاشته‌ایم. ما ظالمانه بر خودمان می‌تازیم آنگاه که فکر می‌کنیم بر دنیا تیغ کشیده‌ایم. دنیا مکاره‌ای است با آینه‌ای به پهنای یک عمر. آینه را می‌گیرد سمت من، من کور، من در غفلت، تیغ می‌کشم بر خود. خون می‌ریزم بر روحم و آنگاه که از نبرد بازمی‌گردم، در می‌یابم که جنگ مغلوبه است. جنگی که من هیچگاه مجالش را پیدا نخواهم کرد و در عین حال هربار زخمی و بیمارتر از پیش از آن بازمی‌گردم.


این چنگ زدن‌ها دنیل، این دست‌و‌پا زدن‌ها، ما را خوش اقبال نخواهد کرد.

نظرات 5 + ارسال نظر
سهراب یکشنبه 24 اردیبهشت 1391 ساعت 11:08 ب.ظ http://bazdidfree.blogsky.com/


با سلام
ارسال ارسال بازدید به صورت کاملا رایگان
به شرط داشتن آمارگیر وبگذر

http://bazdidfree.blogsky.com/

سیاوش چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 ساعت 07:27 ب.ظ http://otobousabee.blogfa.com

و من چقدر اینجا را می فهمم !
همین.

دنیای متفاوت شنبه 30 اردیبهشت 1391 ساعت 02:12 ق.ظ http://www.elhamkh2001.persianblog.ir

بی تعارف می گم اینی که می تونی اینقدر زیبا و هوشمندانه بنویسی یه نعمت بزرگه. من فکر می کنم اگه این نعمت رو داشتم راحتتر می تونستم غمهای تنهاییم رو تحمل کنم.

علی چهارشنبه 3 خرداد 1391 ساعت 09:55 ب.ظ

سلام دنیل کیه؟شخص خاصیه یا مخاطب متداولیه مثل مثلا مسیح،یا شیوانا،یا کالیداس...نمیدونم

علی، دنیل شخصیت قصه است. مخاطب نامه‌های نویسنده است. «مردن در جزیره» یه داستانه که به مرور که نوشته میشه، اینجا هم منتشر میشه!

بریخیدا شنبه 31 تیر 1391 ساعت 11:00 ق.ظ http://faramooshi.blogfa.com

نمیدونم چرا هر بار دلم میگیره میام اینجا و پست های مردن در جزیره رو میخونم . ولی هر بار میام و میخونم .

شاید به این خاطره که اون پست‌ها همه زمانی نوشته شده که دل نویسنده هم گرفته بوده!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد