قدم زدن روی آب

هیچ چیز بی دلیل اتفاق نمی افتد.

قدم زدن روی آب

هیچ چیز بی دلیل اتفاق نمی افتد.

شب بیست و سوم


دیشب

حرف اول نامت را

بی‌اختیار نوشتم

روی صفحه‌ی تقویم که کنده بودم

ایستادم کنار پنجره

انگار صدایم زده باشی

یا صدای پایت را شنیده باشم

رویش آرام خط کشیدم

خط‌های مورب

از گوشه‌ی چپ

به گوشه‌ی راست

بعد

برعکس

با حالتی مست

یا مسخ

چه‌میدانم در هوا چه بود!

من حرف اول نامت را نوشتم

و بعد باد سرد مرا به خودم آورد

برگه‌ی تقویم مچاله شد

و افتاد میان پوست پسته‌ها

آخر و عاقبت رویاها

کم و بیش

همین است!



نظرات 4 + ارسال نظر
مرتضی شنبه 24 دی 1390 ساعت 04:08 ب.ظ http://kooris-6.blogsky.com/

سلام!
چقدر رویایی گفتی !عالی بود!؟

دریا یکشنبه 25 دی 1390 ساعت 09:35 ق.ظ http://azare89.blogfa.com

خیلی دوستون دارم چون اولین کسی هستین که دلتنگستان رو توی لینکاتون میبینم . از شاهین خبر جدیدی ندارین ؟

نه متاسفانه. اما هیچوقت نمی تونم کلمات و قلمش رو فراموش کنم. معنی وبلاگ برای من با وبلاگ هایی مثل دلتنگستان گره خورده!

دریا سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 08:59 ق.ظ http://azare89.blogfa.com

ممنون از پاسختون . ولی نوشته من چی شده ؟

دریا سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 09:00 ق.ظ http://azare89.blogfa.com

اصلاحیه : قسمت دوم مربوط به شما نمیباشد . لطفن خود را ناراحت نفرمایید . باتشکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد