قدم زدن روی آب

هیچ چیز بی دلیل اتفاق نمی افتد.

قدم زدن روی آب

هیچ چیز بی دلیل اتفاق نمی افتد.

و آنگاه پینگ پنگ!


دیشب وقتی کِلِر داشت بازی دومش رو می‌باخت، بلند داد کشید: «کلر تو یه الاغ تمام عیاری!»

درست همون موقع بود که فهمیدم چقدر من و کلر شبیه همیم! ما هردومون الاغ‌های تمام عیاری هستیم چون با یه تلنگر، کل بازی رو به حریف واگذار می‌کنیم. چونکه خودمون رو به همون توپ اول می‌بازیم و اصلا حالیمون نیست که ده برابر طرف مقابل آمادگی بُرد داشتیم. حریف کلر یه مرد سیاه پوست دومتری بود ولی کلر انقدر فرز بود که بتونه با اِسمَش‌های معرکه‌اش دخل اون رو بیاره. اما به جاش، کلر بعد از درست اولین امتیازی که بهش داد، بهم ریخت. این دقیقا بلاییه که سر من میاد. من دقیقا بعد از اولین گره‌ای که توی نخ می‌بینم خودم رو می‌بازم و دکمه‌ی ژاکتم به خاطر یه همچین موضوع مسخره‌ای ممکنه دوماه دوخته نشه!

من هی نگاه می‌ندازم به اون دوردورا، یعنی وقتی دارم راهم رو می‌رم درست جلوی پام رو نگاه نمی کنم اما عوضش تا ته جاده رو رصد می کنم تا ببینم چقدر دست انداز داره. اگه یه پلی ببینم که شکسته، دیگه رغبت نمی‌کنم برم جلو. فشارم میفته پایین، می‌شینم روی اولین نیمکت دم دستم و همینطور ماتم می‌گیرم که دیگه تموم شد، دیدی؟ اینهمه انگیزه و امید و برنامه به فاک فنا رفت، دیدی؟

اما اکثر وقتا اگر یکی بیاد دوتا بزنه تو سرم و خِرکش منو ببره تا دم پل شکسته‌هه، می‌بینم که دِبیا، یه کم اون‌ورتر یه قایق موتوری گذاشتن که خیلی هم راحت‌تر از قبل می‌تونی رد شی بری اون طرف. اما من یه الاغ تمام عیارم، درست مثل کلر، و احتیاج دارم یکی مثل تِرِز بیاد بگه زنیکه تو واقعا الاغی اگر به یه همچین حریفی ببازی! تو می‌تونی تو سه گیم پشت سرهم بدون اینکه مهلت نفس کشیدن بهش بدی، ببریش! پس اگر ببازی... چی؟ درسته، باهات موافقم، یه الاغ تمام عیاری!

کلر دیشب مرد گنده‌ی سیاه پوست رو توی دوتا گیم بعدی برد. چون ترز برده بودش لب رودخونه و قایق موتوری‌اش رو بهش نشون داده بود.

مسئله اینه که آدم همیشه نمی‌تونه هم کلرِ خودش باشه هم ترزِ خودش! آدم بعضی وقتا به یه لندهور نیاز داره که تا دم پل روی زمین بکشتش!



نظرات 3 + ارسال نظر
من می تونم ترز باشم دوشنبه 9 آبان 1390 ساعت 04:28 ب.ظ

خیلی‌ باحالی‌. اول بگو `یک الاغ تمام عیار` به انگلیسی چی‌ می‌شه. میدونی‌ طرز نوشتنت من رو یاد چی‌ میندازه؟ کارتون یوگی و دوستان که همینطوری حرف می‌زدن، یا فیلمهای دوبله شدهٔ قدیمی‌ کابوی آمریکایی، دههٔ ۷۰.

زامیاد سه‌شنبه 10 آبان 1390 ساعت 01:25 ب.ظ

الاغ تمام عیار ترجمه‌ی این بود:
An absolute donkey

ترز جان هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم :)))

دنیای متفاوت جمعه 13 آبان 1390 ساعت 07:25 ب.ظ http://www.elhamkh2001.persianblog.ir

کمک خواستی داد بزن :))

نه بابا؟ من میگم وقتی احتیاج به کمک دارم یکی باید بیاد سرم داد بزنه اونوقت تو میگی خودت داد بزن؟ چی بگه آدم به قرعان :))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد