قدم زدن روی آب

هیچ چیز بی دلیل اتفاق نمی افتد.

قدم زدن روی آب

هیچ چیز بی دلیل اتفاق نمی افتد.

زمستان دست و بالش را کوتاه می‌کنیم.

هوا که گرم می‌شود خودش را می‌کشد بالا٬

قد می‌کشد٬

و بازوهایش را روی نرده‌های ایوان آویزان می‌کند.

تمام تابستان روی نرده‌ها لَم می‌دهد٬ آفتاب می‌گیرد و نسیم را قلقلک می‌دهد.

امسال خوب به خودش رسیده٬

توت‌هایش دُرُشت و شیرینند.

 

نظرات 7 + ارسال نظر
RahiL پنج‌شنبه 3 خرداد 1386 ساعت 01:12 ب.ظ http://azoonbala.persianblog.com

چه خوشگل بود! :X

الهام شنبه 5 خرداد 1386 ساعت 08:19 ق.ظ http://www.elhamkh2001.persianblog.com

دهنم آب افتاد.
نوش جان

دمیان شنبه 5 خرداد 1386 ساعت 04:12 ب.ظ http://rosshalde.persianblog.com

ااا منم میخوام:)))
نیفتی پایین حالا:)

بامداد سه‌شنبه 8 خرداد 1386 ساعت 01:22 ق.ظ http://www.mvakili.blogfa.com

بابا چرا وقتی آپ میکنی خبر نمیکنی؟ قابل نمیدونی؟

از لجنزارت خیلی خیلی خیلی خوشم اومد ! ایول ! مرسی!

من هم آپ کردم!

RahiL پنج‌شنبه 10 خرداد 1386 ساعت 05:14 ق.ظ http://azoonbala.persianblog.com

توت می خوام! یاد توت هایی افتادم که تو دانشگاه اصفهان با دوستام می خوردیم! پر درخت توت بود...

بامداد سه‌شنبه 15 خرداد 1386 ساعت 04:58 ب.ظ http://www.mvakili.blogfa.com

آپ کردم

RahiL جمعه 18 خرداد 1386 ساعت 10:19 ق.ظ http://azoonbala.persianblog.com

مرسی خانومی! :X تو چی شد برنامه ت؟ نمایشنامه ها در چه حالن؟ چند تا شدن؟ :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد