قدم زدن روی آب

هیچ چیز بی دلیل اتفاق نمی افتد.

قدم زدن روی آب

هیچ چیز بی دلیل اتفاق نمی افتد.

قدم هایم می روند

دلم می خواهد  شعر بخوانم

و آنرا بلند بلند بخوانم

ولی چه وحشتناک...

فکر می کنم به اینکه آیا

هیچ شعری را کامل از بر هستم ؟

نظرات 7 + ارسال نظر
علی شنبه 14 بهمن 1385 ساعت 11:00 ب.ظ http://farkhondeh.blogsky.com

سلام
وبلاگ جالبی دارین.می خواستم ازتون اجازه بگیرم و لینک وبلاگتون رو در وبلاگم بذارم.ممنون میشم اگر اجازه بدین.......

فریناز شنبه 14 بهمن 1385 ساعت 11:12 ب.ظ http://acoldemotion.blogsky.com/

از بر خوندن مهم نیست. مهم اینه که درست بخونیش و احساسش کنی.کلمه به کلمه اش رو!

امیر شنبه 14 بهمن 1385 ساعت 11:14 ب.ظ http://sokoote-marg.mihanblog.com

سلام
نیاز نیست شعر را از بر باشی گاهی زمزمه های دلت از هر شعری دلنشین تر خواهد بود .

داستان‌گو یکشنبه 15 بهمن 1385 ساعت 01:51 ق.ظ http://Dastangooo.blogsky.com

خواستن و نتوانستن همیشه باهمند/.

RahiL دوشنبه 16 بهمن 1385 ساعت 02:26 ب.ظ http://azoonbala.persianblog.com

نمی دونم اینو واقعی نوشتی یا شعر بود اما موضوع اینه که جداً مهمه آدم حفظ باشه! من خودم خیلی وقتا که رفتم تو حس و خواستم بلند بلند بخونم وسطش دیدم حفظ نیستم بعد تا یه جایی با دهن آهنگشو می زنم بعد دیگه لجم در میاد حسم هم خراب میشه!!!
حالا بگذریم از این موضوع که حنجره ای هم نداریم واسا خوندن! D:

زامیاد دوشنبه 16 بهمن 1385 ساعت 10:46 ب.ظ

این شعر بود اما خودم واقعی نوشتمش! منظورت چی بود؟:)

الهام یکشنبه 22 بهمن 1385 ساعت 11:32 ق.ظ http://www.elhamkh2001.persianblog.com

منم شعر های کمی رو حفظم:((

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد