قدم زدن روی آب

هیچ چیز بی دلیل اتفاق نمی افتد.

قدم زدن روی آب

هیچ چیز بی دلیل اتفاق نمی افتد.

مناجات

با هر زبونی میشه با تو حرف زد مگه نه؟

پس منو ببخش!

میدونی این شبها  تورو بیشتر صدا میکنم٬ کاش فقط راهنماییم کنی٬یه نشونه...

دوستت دارم خودت میدونی. با زبون م.آزاد امشب درد و دل میکنم که به دلم نشست.

« خدایا

من خارا سنگی خوارم

سنگینم٬دشوارم٬خدایا

خداوندا٬آسانم کن

آبم کن٬آب!

رودم کن

یک شب نابودم کن

خاکم کن ٬خاک!

خداوندا

من خاک خاکسارم

تاراجم کن

بر بادم ده٬خدایا

خداوندا

من هرز آب مردابم

بارانم کن٬بر خاکم ریز

خدایا٬خدایا !

من ریشه بیشه ام

بیمناکم ٬خدایا!

بیرونم کش٬بر خاکم بخش

خداوندا

من ساقه ام

شاخه ام کن٬بر بادم ده.

شکوفه ام کن

بیدارم کن             بمیرانم

بمیرانم                بیدارم کن

گُلم کن٬میوه ام کن٬به مُرغانم ده

مُرغم کن

به روباهم بخش

آنگاه شیر

آنگاهی پیری

آنگاهی مرگ!

انسانم کن٬انسان...

بیدارم کن

بیدار... »

 

 

نظرات 6 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 8 مهر 1385 ساعت 04:15 ق.ظ http://time-value-life.blogsky.com

کاش مرا هم بیدار میکرد..

[ بدون نام ] شنبه 8 مهر 1385 ساعت 04:18 ق.ظ http://ambition.blogsky.com

کاش من هم همینطور....
یک سر به parsiblog.com هم بزنید یک سایت خیلی خوب برای وبلاگ نویسی است.

سوشاد یکشنبه 9 مهر 1385 ساعت 07:15 ب.ظ http://soshad.blogfa.com

آمین...

مهدی چهارشنبه 3 آبان 1385 ساعت 03:50 ب.ظ http://faizy.persianblog.com

من به بودن خدا شک ندارم... هست. ولی رابطه من با او... در زندگی من یا در زندگی انسانها خدا چه نقشی دارد؟ آیا بجز یک هستی امید بخش...؟ یا آنچنان که در کمونیزم تعبیر میشود هستی که مثل افیوم از واقعیت دور میکند... این باورم نیست سوالمه، که میخواهم جوابش را پیدا کنم. خدا برای یک پراگماتیست چطوریست؟ دعا کردن فلسفه اش چیست؟ ...

نغمه چهارشنبه 1 آذر 1385 ساعت 05:48 ب.ظ

منم خوابم ٫ خوبه که کم کم بیدار بشم

[ بدون نام ] چهارشنبه 1 آذر 1385 ساعت 10:47 ب.ظ

خوابم یا بیدارم ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد